کد خبر: ۴۵۳
۰۸ خرداد ۱۴۰۰ - ۰۰:۰۰

گروه سرود دبستان شهید جهان‌آرا را به جبهه فرستادم

«محسن خانچی» شاعر و معلم قدیمی شهرک پردیس و شهید بهشتی است. او پنج دفتر شعر دارد و در هر قالبی که بگویید هم شعر سروده است.

«محسن خانچی» را در مراسم برداشتن دیوار شهرک پردیس و شهرک شهید بهشتی شناختیم. شاعر و معلم قدیمی این شهرک که شعری در مذمت وجود این دیوار سروده بود. شعر این‌طور شروع می‌شد: «بین ما یک فاصله دیوار بود/ وای من این فاصله بسیار بود.» شعری که در کانال‌ها و فضای مجازی هم دست به دست شد و حسابی مورد توجه قرار گرفت.

اما پس از صحبت با این شاعر نجیب و کم‌سخن و سر به زیر متوجه شدیم که او ید طولایی در شعر و شاعری دارد. حالا پنج دفتر شعر دارد و در هر قالبی که بگویید هم شعر سروده است. او زمانی مربی پرورشی دبستان جهان‌آرا در شهرک شهید بهشتی بوده و گروه سرود شهرک را هم اداره می‌کرده است.

او خاطرات زیادی از این گروه سرود دارد. از کسب مقام‌های مختلف تا سفر دو هفته‌ای این گروه به جبهه و خواندن سرود برای رزمنده‌ها و روحیه دادن به آن‌ها... .محسن خانچی متولد سال 1341 ، شاعر و معلم بازنشسته پرورشی در این شماره از خاطراتش برایمان می‌گوید.

 

آغاز سرایش شعر

سرایش شعر را از دوران راهنمایی شروع می‌کند، در زنگ انشا و در غیاب معلم. تعریف می‌کند: معلم به کلاس نیامده بود و ما دانش‌آموزان تصمیم گرفتیم که شعری با کمک هم بسراییم. یکی از بچه‌ها که مادرش فوت کرده بود گفت شعرمان درباره مادر باشد. قبول کردیم.

یکی یکی بیت‌ها را پشت سر هم ردیف می‌کردیم و می‌نوشتیم. ١٥بیتی سرودیم و شعر تمام شد. من رفتم جلوی کلاس روبه روی بچه‌ها ایستادم و شروع کردم به خواندن که مدیر مدرسه وارد کلاس شد. ماجرا را که فهمید از من خواست که دوباره شعر را بخوانم. تمام که شد کلی تشویقمان کرد. از همان دوره به بعد به شعر و شاعری علاقه‌مند شدم و سرایش شعر را از همان روز آغاز کردم.

 

سرودخوانی برای رزمندگان

اما فصل جدید زندگی آقای خانچی در سال ١٣٦٠ با شروع به کارش در مدرسه جهان‌آرا به عنوان مربی پرورشی ورق می‌خورد. دوره‌ای مصادف با وقوع جنگ تحمیلی. می‌گوید که دلش می‌خواسته در کنار رزمندگان با دشمن بجنگد اما به دلیل بیماری‌ها و عمل‌های جراحی متعدد از شرکت در جبهه معاف می‌شود.

این می‌شود که فعالیت خود را در جبهه فرهنگی آغاز می‌کند، سروده‌های انقلابی و دفاع مقدس می‌سراید، گروه سرود مدرسه جهان‌آرا را تشکیل می‌دهد و بچه‌ها این سرودها را می‌خوانند. این گروه در اولین جشنواره سرود در سال ٦٢ رتبه اول را در استان کسب می‌کند و بعدتر هم کلی مقام و رتبه دیگر... اما آقای خانچی مهم‌ترین تجربه این گروه را حضور دو هفته‌ای در جبهه می‌داند.

تعریف می‌کند: به پیشنهاد و اصرار خود بچه‌ها و رضایت خانواده‌ها اعضای گروه سرود را به مدت دو هفته به جبهه و کنار رزمندگان بردم. بچه‌ها صبح و شب در پادگان‌های مختلف برای رزمندگان سرودهایی با مضمون ایثار و مقاومت می‌خواندند و به آن‌ها روحیه می‌دادند.

رزمنده‌ها هم حسابی استقبال و بچه‌ها را تشویق می‌کردند و با آن‌ها رفیق شده بودند. تنها گروه دبستانی که در آن دوره به مناطق جنگی پا گذاشت گروه سرود مدرسه شهید جهان‌آرا بود که حسابی خبرش پیچید و بعدها هم از طرف صدا و سیما این گروه معرفی شد.

 

سرود مرحبا

اما سرود خاطره‌انگیز و معروف این گروه به گفته آقای خانچی، سرود مرحبا بود. اولین سروده خودش که با بچه‌ها آن را می‌خواند و به قول خودش صفر تا صد آن دستپخت خودش است. سرودی که متن آن تلفیقی از ادبیات عربی و فارسی است و بچه‌های عرب‌زبان شهرک شهید بهشتی آن را با تسلط و مهارت کامل اجرا می‌کردند. رزمندگان هم بسیار این سرود را دوست داشتند و به هر پادگانی که بچه‌ها پا می‌گذاشتند از آن‌ها می‌خواستند که سرود مرحبا را بخوانند.

 

علاقه‌ای به چاپ کتاب ندارم

خانچی در همان سال‌ها کتاب مجموعه سرودهای مدرسه را با ١٥٠سرود به چاپ می‌رساند و در این حوزه فعالیت گسترده‌ای انجام می‌دهد، سال‌ها به عنوان مربی در این دبستان خدمت می‌کند اما پس از بازنشسته شدن فرصت پیدا می‌کند که شعر و شاعری را جدی‌تر از قبل دنبال کند. حالا در هر قالبی شعر دارد اما می‌گوید که قالب‌های کلاسیک را بیشتر دوست دارد.

بالغ بر ٥٠٠ شعر دارد و ٥ تا دفتر اما علاقه‌ای به چاپ اشعارش ندارد و البته هزینه چاپ کتاب را هم ندارد. می‌گوید که شعر را برای دل خودش می‌گوید و به شلوغی و سر و صدا هم علاقه ندارد.

 

جدید ترین سروده

اما جدیدترین سروده او شعری است درباره امام علی(ع) که آن را به‌تازگی به مناسبت عید غدیر سروده است و در پایان گفت و گو آن را برای ما می‌خواند.


مه تابنده و خورشید منیر است علی             خلق را سید و سالار و امیر است علی
جامع فضل بُوَد نیست کسی برتر از او        همه دانند که بی مثل و نظیر است علی
گفت آن احمد مختار به کرات چنین           که مرا یاور و همراه و وزیر است علی
اوست دروازه و آیینه علم نبوی                     شه فرزانه و آگاه و خبیر است علی
حق به همراه علی باشد و او همره حق             به خداوند قسم خیر کثیر است علی
والی عشق که بخشد به گدا خاتم خویش            مظهر عدل خداوند کبیر است علی
پدر خیل یتیمان و شه فضل و کرم          مهر ورزنده به مسکین و اسیر است علی
عابد نیمه شب و خلوت شب‌های دراز       اشجع الناس، به پیکار چو شیر است علی
شکر لله علی سرور و مولای من است          گل خوشبوی گلستان غدیر است علی

ارسال نظر
آوا و نمــــــای شهر
03:44